ترجمه مقاله

پشت گرمی

لغت‌نامه دهخدا

پشت گرمی . [ پ ُ گ َ ] (حامص مرکب ) اعتماد. مظاهرت . قوی پشتی . استظهار. اطمینان :
کرا پشت گرمی ز یزدان بود
همیشه دل و بخت خندان بود.

فردوسی .


هم ایدر مرا پشت گرمی بدوست
که هم پهلوان است و هم شاه دوست .

فردوسی .


مرا پشت گرمی بد از خواسته
بفرزند بودم دل آراسته .

فردوسی .


|| مددکاری و تقویت . (غیاث اللغات ). امداد. یاری کردن :
خورشید جودت ار نکند پشت گرمئی
سرما کند شمار من از کشتگان برف .

کمال اصفهانی (از فرهنگ ضیاء).


ترجمه مقاله