پلنگ افکن
لغتنامه دهخدا
پلنگ افکن . [ پ َ ل َ اَ ک َ ] (نف مرکب ) کنایه است از دلاور و دلیر و شجاع . پرزور. قوی :
نوک خاری نیست کز خون شکاری رنگ نیست
آفتی بود آن پلنگ افکن کز این صحرا گذشت .
نوک خاری نیست کز خون شکاری رنگ نیست
آفتی بود آن پلنگ افکن کز این صحرا گذشت .
نظیری .