ترجمه مقاله

پنجه ٔ دزدیده

لغت‌نامه دهخدا

پنجه ٔ دزدیده . [ پ َ ج َ / ج ِ ی ِ دُ دی دَ / دِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) ترجمه ٔ خمسه ٔ مسترقه است و آن پنج روزی باشد که در آخر تقویمها نویسند. و وجه تسمیه به دزدیده از آن جهت است که وزیر یکی از پادشاهان عجم حاصل این پنج روز را از تمام ممالک او همیشه از میان میبرده و به حساب در نمی آورده است (!؟) (برهان قاطع). بسالهای ناقص که هر ماهی از آن سی روز داشت که دوازده ماه 360 روز می شد و در آخر ماه هشتم (آبان ماه ) و بعدها در آخر ماه دوازدهم (اسفندارمَذ) پنج روز می افزودند تا سال کامل شود و آن را پنجه ٔ دزدیده یا خمسه ٔ مسترقه می نامیدند. خمسه ٔ مسترقه و در تاریخ ایرانی پنج روز باشد از آخر آبان و نام آنها این است : اهَنَوَد، اَشَتَّوذ، اسفندمَذ، خِشت ، هشتویش ، و این پنج روز را از دوازده ماه نشمرند. فروردگان .فروردجان . اندرگاه . اندرگاهان . بهیزک . پنجه . فنجه . پنجک . پنجی . فنجی . پنج روزی . پنجه ٔ گزیده . ایام المسترقه . ایام المختاره . پنجه ٔ فضل السنه . پنجه ٔ کبیسه .
ترجمه مقاله