ترجمه مقاله

پنج انگشت

لغت‌نامه دهخدا

پنج انگشت . [ پ َ اَ گ ُ ] (اِخ ) موضعی در حدود همدان ، نزدیک دینور و در آنجا سنجر در هشتم رجب 526 هَ . ق . لشکر خلیفه را مغلوب کرده و قراجه فرمانده ٔ آن سپاه را بکشت . و نیز رجوع به حبیب السیر چ طهران جزو 3 از ج 2 ص 116 س آخر شود. از پنج انگشت حدود همدان که اوردوی او بود رسولان خلیفه را اجازت انصراف فرمود. (جامعالتواریخ رشیدی ).
ترجمه مقاله