ترجمه مقاله

پنداریدن

لغت‌نامه دهخدا

پنداریدن . [ پ ِ دَ] (مص ) پنداشتن . گمان کردن . خیال کردن :
زشت باید دید و پندارید خوب
زهر باید خورد و پندارید قند.

رابعه ٔ بنت کعب قزداری .


|| عجب و تکبر نمودن .
ترجمه مقاله