ترجمه مقاله

پنهاله

لغت‌نامه دهخدا

پنهاله . [ پ َ ل َ / ل ِ ] (اِ) صاحب فرهنگ شعوری گوید آن حلوا و شیرینی است که عرب بدو لوزینه گوید و به ترکی صمصمه خوانند و شعری بی معنی از ابوالمعالی نام شاعر مجعولی شاهد آورده است . خود کلمه نیز از مجعولات شعوری است . دیگران نیز مانند آنندراج به تبعیت شعوری در لغت نامه های خود آورده اند و بر اساسی نیست .
ترجمه مقاله