ترجمه مقاله

پهلوزن

لغت‌نامه دهخدا

پهلوزن . [ پ َ زَ ] (نف مرکب ) که پهلو زند. پهلو سای . مدعی بزرگی و همسری . برتری جو :
اگر تیر پهلوزنی را بکشت
ازو بهتری را قوی کرد پشت .

نظامی .


ترجمه مقاله