پهلوزنلغتنامه دهخداپهلوزن . [ پ َ زَ ] (نف مرکب ) که پهلو زند. پهلو سای . مدعی بزرگی و همسری . برتری جو : اگر تیر پهلوزنی را بکشت ازو بهتری را قوی کرد پشت .نظامی .