ترجمه مقاله

پوست مار

لغت‌نامه دهخدا

پوست مار. [ ت ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) پوستی که مار از تن اندازد. هلْآل . مسلاخ . (دهار) (منتهی الارب ). سلخ الحیة. شرانِق . شُرانق . سبی الحیة. سلخ . خرشاء. (منتهی الارب ). || مثل پوست مار؛ سخت نازک .
ترجمه مقاله