ترجمه مقاله

پوژ

لغت‌نامه دهخدا

پوژ. (اِ) در نسخه ای از لغت نامه ٔ اسدی آمده است : میان لب بالا و بینی بود. و در نسخه ٔ دیگری از همان کتاب آمده : پوژ زَفَر بود. ولی ظاهراً این صورت تصحیف یا صورتی دیگر از پوز و پوزه است و آن مجموع پیش آمدگی دهان چهارپایان است از سگ وگربه و اسب و اشتر یعنی همان که قدما بتفوز میگفته اند. و بیت ذیل منجیک را که برای پوز شاهد آورده بودیم بدین صورت برای پوژ مثال گذرانیده اند :
امروز باز پوژت ایدون بتافته است
گوئی همی بدندان خواهی گرفت گوش .

منجیک .


ترجمه مقاله