ترجمه مقاله

پکند

لغت‌نامه دهخدا

پکند. [ پ َ / پ ِ ک َ ] (اِ) بلغت ولایت خوارزم نان را گویند و بعربی خبز خوانند. (برهان قاطع). بزبان خوارزم نان چنانکه سوپ آب و در نسخه ٔ سروری به کسر پی گفته اند و آن اصح است . (فرهنگ رشیدی ) :
محنت سوپ و پکند او که از بیخم بکند
طبع موزونم همی زاندیشه ناموزون کند.

انوری .


ترجمه مقاله