پیاله کش
لغتنامه دهخدا
پیاله کش . [ ل َ / ل ِ ک َ / ک ِ ] (نف مرکب ) پیاله پیما. (آنندراج ). می خوار. میخواره . پیاله پیما :
رند پیاله کش را تأثیر واگذاریم
کاری بما ندارد ما را به او چه کار است .
رجوع به مجموعه ٔ مترادفات ص 157 شود.
رند پیاله کش را تأثیر واگذاریم
کاری بما ندارد ما را به او چه کار است .
محسن تأثیر.
رجوع به مجموعه ٔ مترادفات ص 157 شود.