ترجمه مقاله

پیراحمد

لغت‌نامه دهخدا

پیراحمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) قرامان . از شاهزادگان قرامان ، دشمنان قدیم و دیرین آل عثمان ومورد حمایت اوزون حسن آق قوینلو. (از سعدی تا جامی ص 454). صاحب قاموس الاعلام ترکی آرد: پیراحمد پسر ابراهیم بک از بیکهای قره مان است و مادرش دختر سلطان مرادخان بوده ، و در زمان سلطان محمدخان ثانی مدتی سمت بیکی قره مان را داشته ، و در محاربه ٔ با اوزون حسن مغلوب شده و با پادشاه پیمانها بسته و بدفعات شکسته ، و مایل به اتفاق و همدستی با برخی از اجانب بوده و از اینرو احمدپاشا با عساکر ویرا در قلعه ٔ منان دربندان ساخت وی پس از مدتی مقاومت از روی نومیدی خود را از دیوار قلعه بزیر افکند و بمرد. (قاموس الاعلام ترکی ).
ترجمه مقاله