ترجمه مقاله

پیرمحمد

لغت‌نامه دهخدا

پیرمحمد.[ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن ملک معزالدین حسین کرت (ملک ) برادر ملک غیاث الدین پیرعلی حاکم سرخس . میان دو برادر کرّتی غبار کدورت درگرفت ، و ملک غیاث الدین سرخس را در محاصره آورد لیکن پس از مدتی در بندان مصلحان درمیان آمدند و گرگ آشتی پدید آمد. پیرمحمد بدست میرانشاه پسر امیرتیمور در هرات کشته شده است . رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 387 و 388 و 433 و 434 شود.
ترجمه مقاله