ترجمه مقاله

پیروزرزم

لغت‌نامه دهخدا

پیروزرزم . [ رو رَ ] (ص مرکب ) پیروزجنگ . رجوع به پیروزجنگ شود :
سواری شود نیک و پیروزرزم
سر انجمنها برزم و ببزم .

دقیقی (از شاهنامه ٔ فردوسی ).


ترجمه مقاله