ترجمه مقاله

پیر

لغت‌نامه دهخدا

پیر. [ ی ِ ] (اِخ ) (سَن ) یکی از ائمه ٔ معصوم نصاری و ملقب به زرین کلام . وی از سنه ٔ 433 تا 452 م . سمت اسقفی راونه را داشته و مردی فصیح و بلیغ بوده است و مواعظ واندرزهای مشهور دارد، روز چهارم کانون اول را نصرانیان به احترام او تعطیل کنند. (قاموس الاعلام ترکی ).
ترجمه مقاله