پیشروی
لغتنامه دهخدا
پیشروی . [ رَ ] (حامص مرکب ) عمل پیشرو. بجلو رفتن و پیشرفت کردن . || امامت . دلهثة. (منتهی الارب ). قیادت :
آلت خسروی و پیشروی
همه داده ست مر ترا یزدان .
|| تجاوز از حد طبیعی . رجوع به پیشروی کردن شود. || ترقی .
آلت خسروی و پیشروی
همه داده ست مر ترا یزدان .
فرخی .
|| تجاوز از حد طبیعی . رجوع به پیشروی کردن شود. || ترقی .