ترجمه مقاله

پیشه گشتن

لغت‌نامه دهخدا

پیشه گشتن . [ ش َ / ش ِگ َ ت َ ] (مص مرکب ) شغل و عمل صنعت شدن :
بر آن شیشه دلان از تر کتازی
فلک را پیشه گشته شیشه بازی .

نظامی .


|| عادت شدن :
کسی را که خون ریختن پیشه گشت
دل دشمن از وی پر اندیشه گشت .

فردوسی .


ترجمه مقاله