پیشین گاه
لغتنامه دهخدا
پیشین گاه . (اِ مرکب ) وقت نمازپیشین . وقت نماز ظهر. (غیاث ). پیشین گه :
رفت روزی بوقت پیشین گاه
تا در آن باغ روضه یابد راه .
رفت پیشین گاهی از ویرانه ای
سوی بازار حلب دیوانه ای .
رفت روزی بوقت پیشین گاه
تا در آن باغ روضه یابد راه .
نظامی .
رفت پیشین گاهی از ویرانه ای
سوی بازار حلب دیوانه ای .
زلالی .