پیش ایستادن
لغتنامه دهخدا
پیش ایستادن . [ دَ ] (مص مرکب ) برابر ایستادن . مقابل قرار گرفتن . در پیشگاه قرار گرفتن :
نه پیش جز خدای جهان ایستاده ام
زآن پس نه نیز هیچکسی را دوتا شدم .
نه پیش جز خدای جهان ایستاده ام
زآن پس نه نیز هیچکسی را دوتا شدم .
ناصرخسرو.