ترجمه مقاله

پیش بندی

لغت‌نامه دهخدا

پیش بندی . [ ب َ ] (حامص مرکب ) جلوگیری . دفع. پیشگیری . || تمهید مقدمه ٔ مطلب . تهیه و حاضر کردن وسایل برای کاری : فلان برای مرافعه ٔ خود پیش بندی خوبی کرده بود، یعنی مقدماتی نیکو آماده ساخته بود.
ترجمه مقاله