پیش خرید
لغتنامه دهخدا
پیش خرید. [ خ َ ] (مص مرکب مرخم ، اِ مص مرکب ) پیش خریدن . خریداری کردن قبل از وقت . هر چیز که پیشکی خرند یعنی وجه آنرا از پیش دهند. بیع سلم . خریدی پیش از تغییر قیمت :
هرچه بینی همگی پیش خرید عدم است
در قفای همه تحصیل نکوحالی کن .
هرچه بینی همگی پیش خرید عدم است
در قفای همه تحصیل نکوحالی کن .
واله هروی (از آنندراج ).