ترجمه مقاله

پیغلوش

لغت‌نامه دهخدا

پیغلوش . (اِ مرکب ) مقلوب پیلغوش و پیلغوش نیز مبدل پیلگوش [ است ] که بجهت پهنی برگ آنرا بگوش پیل تشبیه کرده اند. (آنندراج ). گلی است از جنس سوسن و آنرا سوسن آسمانگون خوانندو بر کنارهای آن خالهای سیاه و چینهای کوچک افتاده است . (برهان ). لوف الصغیر. لوف . (انجمن آرا). گلی است از جنس سوسن آزاد که آنرا آسمان گون سوسن خوانند و بر کناره ٔ او نقط سیاه باشد و رخنه ٔ کوچکی . (نسخه ای از لغت نامه ٔ اسدی ). || خانه ٔ مورچه . (ناظم الاطباء). || دهان و گوش . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله