ترجمه مقاله

پیچ خوار

لغت‌نامه دهخدا

پیچ خوار. [ خوا / خا ] (نف مرکب ) که پیچ خورد. که بتابد. که قابلیت انعطاف داشته باشد. که تواند خمید. که توانش خمانید.
ترجمه مقاله