ترجمه مقاله

پی جو

لغت‌نامه دهخدا

پی جو. [ پ َ / پ ِ ] (نف مرکب ) جوینده ٔ اثر پا. مجازاً، فاحص . کاونده . جستجوکننده .
- پی جوی کسی (چیزی ) شدن ؛ در جستجوی آن بودن .
ترجمه مقاله