پی سوز
لغتنامه دهخدا
پی سوز. (نف مرکب ) سوزنده ٔ پی (پیه ). || (اِ مرکب ) پیه سوز.چراغی که در آن چربی (پیه ) و فتیله بکار برند. قسمی چراغ . جنسی از شمع که در آن پیه سوزند :
عدوی تو پیوسته دلسوز باد
چو پی سوز اندر دلش سوز باد.
رجوع به پیه سوز شود.
عدوی تو پیوسته دلسوز باد
چو پی سوز اندر دلش سوز باد.
(از شرفنامه ).
رجوع به پیه سوز شود.