چارخ
لغتنامه دهخدا
چارخ . [ رُ ] (ترکی ، اِ) چارق . کفش درشت روستایی . نوعی پای افزار که دهقانان و روستائیان در پای کنند :
سواران ولی بر نمد زین چارخ
شجاعان ولیکن بفسق و بساغر.
و رجوع به چارق و چارغ شود.
سواران ولی بر نمد زین چارخ
شجاعان ولیکن بفسق و بساغر.
عمعق بخارایی .
و رجوع به چارق و چارغ شود.