ترجمه مقاله

چارده

لغت‌نامه دهخدا

چارده . [ دِه ْ ] (اِخ ) در چند ولایت واقع است در ملک هزار جریب قریب بدامغان چون بر پشته ٔ کوه قلعه ای دارد و قلعه ٔ بالای کوه را کلات و کلاته گویند به چارده کلاته موسوم شده و اجدادمؤلف از آنجا برخاسته اند. دیگری در خراسان است و آن چارده سنخاس گویند و چهار قلعه ٔ بزرگ است که بفاصله ٔ اندک در فضای جلگه ٔ سنخاس واقع شده و از آنجا تا جاجرم هشت فرسنگ راه کویر بی آب است و مایل بسمت مغرب است و در بندها در این راه است که معبر تراکمه است به جاجرم و اسفراین و شاهرود و این چارده بر سمت جنوب بجنورد واقع شده و سنخاس و قلعه سپید و اندجان و جعفرآباد در این محل واقع است . (انجمن آرای ناصری ).
ترجمه مقاله