ترجمه مقاله

چارشاخ

لغت‌نامه دهخدا

چارشاخ . (اِ مرکب ) نوعی از تعذیب . (آنندراج ) (لطائف اللغات ) (غیاث اللغات ) (ناظم الاطباء). || آلتی که بدان خرمن کوفته را باد دهند تا دانه از کاه جدا گردد. (ناظم الاطباء). در بیشتر شهرها و روستاهای خراسان اسم آلتی است که سر آن بشکل پنجه ٔ دست یا دارای چهار شاخ و بیشتر است که بوسیله ٔ آن خرمن کوفته ٔ جو یا گندم را باد دهند تا کاه از دانه جدا شود. مِنشار؛ چوب پنجه دار که بدان گندم و جز آن را بر باد دهند. (منتهی الارب ). سکو که بدان گندم و جز آن برباد دهند. (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله