ترجمه مقاله

چارشب

لغت‌نامه دهخدا

چارشب . [ ش َ ] (اِ مرکب ) مخفف چادرشب . پارچه ٔ بزرگ چهارگوشی که رخت خواب در آن بندند و زنان ده چون چادر بسرافکنند. چادر شب :
نازکت چارشب اولیست که بالا افکن
چون درشت است و قوی میرسدت ز آن آزار.

نظام قاری .


گاه گردد سپیج سر در شب
و ربود چارشب مدانش عار.

نظام قاری .


وجب وجب همه شب چارشب بپیمایم
چه صرفها که مرادر نهالی عزبیست .

نظام قاری .


ترجمه مقاله