ترجمه مقاله

چاشت دادن

لغت‌نامه دهخدا

چاشت دادن . [ دَ ](مص مرکب ) طعام دادن بوقت چاشت را گویند که یک پاس از روز است . (برهان ). کنایه از طعام دادن گاه ظهر. (فرهنگ ناصری ) (آنندراج ). طعام چاشت به کسی دادن . غذای چاشت دادن . هنگام چاشت طعام دادن ؛ تَغدِیَه ؛ چاشت دادن . (تاج المصادر بیهقی ). || کنایه از سیر کردن چیزی . (فرهنگ ناصری ) (آنندراج ) :
دهی فتنه را گاهی از چشم چاشت
دهی مرگ را گاهی از جور شام .

مختاری (از آنندراج ).


ترجمه مقاله