ترجمه مقاله

چاولی

لغت‌نامه دهخدا

چاولی . (اِ) چیزی باشد پهن که از نی بوریا و امثال آن بافند و غله را بدان بیفشانند تا پاک شود. (برهان ). غله برافشان . (جهانگیری ) (انجمن آرا) (آنندراج ). افزاری که از نی بوریا سازند و بدان غله افشانند. (ناظم الاطباء). ظرفی بافته از نی یا مانند آن برای پیش زدن و پاک کردن غله (فرهنگ نظام ). چچ نیز گویند. (جهانگیری ). چِل . (در لهجه اهالی فیض آباد محولات بخش تربت حیدریه ) :
فرستاد یرلق به هر کاولی
که بافند بهر سپر چاولی .

بسحاق اطعمه (از جهانگیری ).


و رجوع به چچ شود.
ترجمه مقاله