ترجمه مقاله

چاکسو

لغت‌نامه دهخدا

چاکسو. (اِ) چاکشو.تشمیزج ، بهندی دانه ای باشد سیاه و لغزنده بمقدار عدس و آن را در داروهای چشم بکار برند. (برهان ) (آنندراج ) (فرهنگ جهانگیری ) (ناظم الاطباء). دوای چشم . داروی مخصوص چشم . دارویی که در چشم ریزند تا چرک آن را پاک کند و چشم را شست و شو دهد. و رجوع بچاکشو شود.
ترجمه مقاله