ترجمه مقاله

چتردار

لغت‌نامه دهخدا

چتردار. [ چ َ ] (نف مرکب ) دارنده ٔ چتر. آن کس که چتر در دست دارد. || چترساز. (آنندراج ). رجوع به چترساز شود. || کنایه از پادشاه . کنایه از صاحب لوا و چتر. آنکه علامت شاهی و بزرگی دارد. || کسی که چتر بر سرپادشاه نگه میداشته . چترکش . (آنندراج ) :
گشت مهیا همه ترتیب بار
چتر گشاد از دو طرف چتردار.

باقرکاشی (از آنندراج ).


رجوع به چترکش شود.
ترجمه مقاله