ترجمه مقاله

چراخور کردن

لغت‌نامه دهخدا

چراخور کردن . [ چ َ خوَرْ / خُرْ ک َ دَ ] (مص مرکب ) چراگاه قرار دادن . مرتع ساختن . جائی را برای چریدن اختیار کردن :
در پناه دولت تو در ضمان عدل تو
آهوان در بیشه با شیران چراخور کرده اند.

ادیب صابر.


ترجمه مقاله