ترجمه مقاله

چراغپای

لغت‌نامه دهخدا

چراغپای . [ چ َ / چ ِ ] (اِ مرکب ) چیزی که چراغ را بر بالای آن گذارند. چراغپا. پایه ٔ چراغ . چراغپایه . مَنارَه . (ملخص اللغات حسن خطیب ) (محمودبن عمر ربنجنی ) (تفلیسی ). رجوع به چراغپا و چراغپایه شود. || راست شدن اسب بر روی دو پای . برداشتن اسب دو دست خود را و ایستادن بر دو پای . رجوع به چراغپا وچراغپایه شود.
ترجمه مقاله