چراغ کور شدنلغتنامه دهخداچراغ کور شدن . [ چ َ / چ ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از مردن شخصی که از او هیچکس نماند. (آنندراج ) (ناظم الاطباء). کوراجاق شدن . اجاق کور شدن . فرزند نداشتن . فرزند آوردن نتوانستن .