ترجمه مقاله

چربانیدن

لغت‌نامه دهخدا

چربانیدن . [ چ َ دَ ] (مص ) چرباندن . زیادت کردن . افزودن وزن چیزی را هنگام وزن کردن . سنگین تر از وزن مقرر کشیدن . زیاد کردن بهره و سهم کسی هنگام قسمت کردن . زیاد دادن بهر کسی را. چرباندن سهم کسی بقدری که بیش از حق خود نصیب برد. || زیاد کردن قیمت جنس . بهای کالائی را افزودن . رجوع به چرباندن شود.
ترجمه مقاله