چرخاب
لغتنامه دهخدا
چرخاب . [ چ َ ] (اِ مرکب ) چرخی که آب آنرا میگرداند. (ناظم الاطباء). || چرخ آب کشی . چرخ چاه . دولاب . چرخ دولاب . || گرداب . (آنندراج ). خربله و گرداب . (ناظم الاطباء) :
ز تاب مهر سرکرده لب آب
هزاران چرخیات از بهر چرخاب .
رجوع به چرخ و چرخ آب کشی و چرخ چاه و چرخ دولاب شود.
ز تاب مهر سرکرده لب آب
هزاران چرخیات از بهر چرخاب .
منیر (در تعریف گرما، از آنندراج ).
رجوع به چرخ و چرخ آب کشی و چرخ چاه و چرخ دولاب شود.