ترجمه مقاله

چرخانیدن

لغت‌نامه دهخدا

چرخانیدن . [ چ َ دَ ] (مص ) چرخاندن . گرداندن . گرد گردانیدن . بدور درآوردن . || دستگاهی را اداره کردن . اداره یا ملک یا کارخانه ای را دایر داشتن . اداره کردن . رجوع به چرخاندن شود.
ترجمه مقاله