چرخ آبگون
لغتنامه دهخدا
چرخ آبگون . [ چ َ خ ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) چرخ . فلک . کنایه از آسمان و سپهر :
راصد چرخ آبگون بوده
قطره تا قطره قطر پیموده .
رجوع به چرخ و چرخ آبنوس شود.
راصد چرخ آبگون بوده
قطره تا قطره قطر پیموده .
نظامی .
رجوع به چرخ و چرخ آبنوس شود.