ترجمه مقاله

چشموان

لغت‌نامه دهخدا

چشموان . [ چ ِ ش َ ] (اِخ ) نام دبیر گشتاسپ :
برادرش نیز آن سوار دلیر
سپهدار ایران که نامش زریر
پدروان که بود از دلیران اوی
چشموان که بود از دبیران اوی .

دقیقی .


ترجمه مقاله