چشم روز
لغتنامه دهخدا
چشم روز. [ چ َ / چ ِ م ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از آفتاب . (آنندراج ). کنایه از خورشید و نور آن :
ناوک عصمت بدوزد چشم روز
گر کند در سایه ٔ چترت نگاه .
ناوک عصمت بدوزد چشم روز
گر کند در سایه ٔ چترت نگاه .
انوری (از آنندراج ).