ترجمه مقاله

چغرسته

لغت‌نامه دهخدا

چغرسته . [ چ َ رِ ت َ / ت ِ ] (اِ) چفرسته . (شرفنامه ٔ منیری ). گروهه ٔ ریسمانی که هنگام رشتن بر دوک پیچیده میشود. و رجوع به چفرسته و چغرشته شود. || آلتی است که جولاهان را بوداز گل و نی در او باشد. (صحاح الفرس ). || زبانه ٔ آتش . (ناظم الاطباء). و رجوع به چغرزه شود.
ترجمه مقاله