ترجمه مقاله

چغلی

لغت‌نامه دهخدا

چغلی . [ چ ُ غ ُ ] (حامص ) کارپنهان مردمان را بکسی گفتن . (ناظم الاطباء). عمل شخص چغل . (از رشیدی ). سعایت . تضریب . خبردادن خطا و جرم کسی به بزرگتری . خبرچینی . نمامی . عمل بعضی از شاگردان دبستانها و دبیرستانها که خطاهای یکدیگر را به آموزگار یا دبیر اطلاع میدهند. و رجوع به چغل و چغل خوری و چغلی کردن شود. || غیبت . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله