ترجمه مقاله

چلاون

لغت‌نامه دهخدا

چلاون . [ چ َ ؟ ] (اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: «یکی از بلوکات طبرستان و مازندران میباشد که تیول منشی الممالک است و قلعه ای قدیمی و کهنه دارد و آن را به نام «چلاو» هم می نامند. صاحب تاریخ طبرستان در شرح عزیمت امیر تیمور به تسخیر طبرستان گوید: حضرت صاحبقران از برکه ٔ تاش و راه سرخس به ولایت نسا آمد، امرا شیخ علی بهادر و سونجک بهادر و مبشر بهادر به رسم منقلای صف لشکر آراسته در موضع کاوکراح به قراول امیر ولی رسیدند و جنگ سخت درپیوست . مبشر را تیری بر دهان رسیده و دو دندان او از بیخ برآمدو با وجود این زخم خصم خود را به دست آورد و سرش ازتن جدا کرده پیش حضرت صاحبقران آورد. آن حضرت بر جلادت او آفرین کرده موضع کاوکراح به رسم سیورغال به اوارزانی داشت و قلعه درون را به جنگ گرفته کوتوال آن را به یاسا رسانیدند و به راه چلاون و دهستان ، از آب کرکان گذشته در نواحی کبودجامه و شاسمان نزول فرمود». (از مرآت البلدان ج 4 ص 254). و رجوع به چلاو شود.
ترجمه مقاله