ترجمه مقاله

چلندر

لغت‌نامه دهخدا

چلندر. [ چ َ ل َ دَ ] (اِخ ) مؤلف انجمن آرا نویسد: «نام قریه ای است در رستمدار تبرستان ، نزدیک «کورشید» که منوچهر پس از فرار از افراسیاب بدانجا آمده خندقی برگرد خود و سپاه خود زد و آب دریا را در آن انداخت و آنجا متحصن شد و عیال و بنه ٔ خود را به قلعه ٔ «مور» که مانهیر می نامیده اند فرستاد، و صاحب تاریخ مازندران گفته است که در دامن آن کوه که « مور» برفراز آن بوده غاری وجود داشته است که هنوز به دژ منوچهر موسوم است واﷲ اعلم ». (از انجمن آرا ذیل لغت چلندر) (از آنندراج ذیل لغت چلندر).
ترجمه مقاله