ترجمه مقاله

چله نشین

لغت‌نامه دهخدا

چله نشین . [ چ ِل ْ ل َ / ل ِ ن ِ ] (نف مرکب ) چلّه نشیننده . کسی که در چله خانه می نشیند و روزه داشته ریاضت می کشد. (ناظم الاطباء). آن کس که چهل روز به ریاضت و عبادت نشیند. مرتاضی که چهل روز ترک حیوانی کند. معتکف چله . آنکه در گوشه ٔ خلوت به شرایط و آداب چله نشستن عمل کند.آن کس که در کار چله داشتن و چله نشستن است . مرتاض یا زاهد یا درویش چله گیر. || به معنی مطلق گوشه گیر و منزوی و معتکف . هرکس که در محلی گوشه گیرد و اعتکاف گزیند :
چون دل من به دوستی چله نشین دیر شد
طاعت و زاهدی خود زیر ستانه یافتم .

عطار.


|| به اصطلاح لوطیان ، آلت تناسل . (آنندراج ). به اصطلاح لوطیان ،نره . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله