ترجمه مقاله

چله

لغت‌نامه دهخدا

چله . [ چ ِل ْ ل َ ] (اِخ ) یکی از دهستانهای بخش گیلان شهرستان شاه آباد که در قسمت علیای دره کیلان ؛ که دره ای است در جهت شمال باختری بجنوب خاوری ، واقع است و سلسله کوه سرکش ، مله نی ، کوه کچل و قلاجه در شمال و سلسله کوه سرابان باباگیر و بلاله در جنوب این دهستان قرار دارند هوای قسمت علیای دهستان سردسیر و قسمت سفلی معتدل است و ساکنین دهستان در داخل آن ییلاق قشلاق کرده در سیاه چادر و آلاچیق زندگی می کنند. دامنه ٔ کوه های شمال دهستان که برآفتاب است محل قشلاق و دامنه ٔ کوه جنوبی که بر نسار است محل ییلاق ساکنین است . آبش از چشمه سارهای متعدد و زه آب رودخانه ٔ محلی ، محصولات عمده اش غلات ، پنبه ، ذرت ، لبنیات ، مختصر توتون و سایر محصولات دیمی است و راهش راه شوسه ٔ گیلان به شاه آباد و ایلام است که از وسط این دهستان می گذرد. دهستان چله دارای سیزده مزرعه و 5000 نفر سکنه است و اسامی مزارع و چشمه سار و تعداد خانوار تقریبی آنها به شرح زیر است :
مزرعه چهارمله 20 خانوار
چال وارگه 150 "
چال آب کبود 20 "
چشمه نظامی 120 "
چشمه زینل خانی 60 "
مزرعه سماوات 25 "
مزرعه بندگیوه کش 70 "
مزرعه زیارتگاه حضرت سلیمان 50 "
مزرعه برآفتاب 70 "
مزرعه نسار 70 "
مزرعه نسارو برآفتاب 50 "
مزرعه کلاه دراز امیر خان 80 "
مزرعه داربید جولنمیر 100 "
جمع. 885 خانوار.
(از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
ترجمه مقاله