ترجمه مقاله

چلوک

لغت‌نامه دهخدا

چلوک . [ چ َ ] (اِ) ریسمانی است که برگردن اسبان بندند. (برهان ) (از جهانگیری ) (از رشیدی ) (انجمن آ را) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). عنان اسب . فسار. افسار. اَوسار، (در تداول روستائیان فیض آباد محولات بخش تربت حیدریه ). جلو. پالهنگ و رجوع به جلو شود. || رسنی که به گردن آسیا بندند. (شرفنامه ٔ منیری ). و رجوع به چُلوک شود.
ترجمه مقاله