ترجمه مقاله

چنار

لغت‌نامه دهخدا

چنار. [ چ ِ ] (اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: یکی از قرای بلوک آباده ٔ فارس میباشد. (ازمرآت البلدان ج 5 ص 272). در فرهنگ جغرافیایی آمده است : یکی از دهستانهای دوازده گانه ٔ بخش مرکزی شهرستان آباده که از شمال به کوه بسمی و بنجلی ، از باختر به ارتفاعات گرگ و جلگه آباده ، از جنوب به کوه امامزاده و دشت طفور و از خاور به دهستان سورمق محدود میباشد. این دهستان در شمال خاوری واقع شده ، هوای آن معتدل است و جمعیت 13 آبادی متشکله آن در حدود 2700 تن است . آب مشروبش از قنوات متعدد تأمین میشود. محصولش غلات ، پنبه ، کشمش ، بادام ، صیفی جات و لبنیات میباشد. شغل اهالی زراعت ، گله داری و باغبانی و صنایع دستی کرباس بافی و گیوه بافی است . قریه های مهم این دهستان عبارتند از: علی آباد، امیرآباد، یعقوب آباد و بیدک و خود این آبادی مرکز دهستان میباشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
ترجمه مقاله